تهران به دلیل موقعیت ویژه طبیعی و قرار گرفتن در کوهپایه دارای آب و هوایی چهارفصل است و ساکنان قدیمی تهران تجربه زیستی فراموش‌نشدنی از فصل‌های چهارگانه در خاطر دارند؛ از بارش‌های سیل‌آسای بهاری گرفته تا گرمای طاقت‌فرسای تابستانی و سوز پاییزی و برف‌های سنگین زمستانی.

زمستان

همشهری آنلاین – سمیرا باباجانپور: برف امسال تهران باعث شد که نقبی به خاطرات تهرانی‌ها در روزگار گذشته بزنیم و حال و هوای آن روزها را برایتان نقل کنیم. البته آن دوران کسی از بارش برف غافلگیر و متعجب نمی‌شد؛ چرا که موقعیت طبیعی تهران باعث شده بود تا بسیاری از ساکنان قدیمی و اصیل این شهر برای هر موقعیت آب و هوایی از خشکسالی گرفته تا سیل و کوران و برف آماده باشند. خاطرات مردم تهران پر از باران‌های سهمگین پاییزی و برف زمستانی است؛ از عبدالله مستوفی از رجال دربار قاجار که در کتاب شرح زندگانی ذکر کرده است؛ «در تهران چنان برف بارید که چرخ کالسکه در برف‌گیر کرد و ماند و سال آینده که گل‌ولای‌ها خشک شد، چرخ را پیدا کردند» تا بارش برف سنگین سال ۳۴ و برف بی‌سابقه بهمن‌ماه ۱۳۵۰ که در کل کشور که چند هزار کشته به‌جای گذاشت و البته روایت‌های جعفر شهری از تاریخ‌نگاران شفاهی تهران دوران پهلوی که شرح مفصلی بر شغل‌های مرتبط با برف مانند پاروسازی، برف‌روب‌ها و... آورده است نشان از عجین بودن مردم تهران با این پدیده طبیعی و نعمت خدادادی است.

قصه های تهران را اینجا دنبال کنید

یادش بخیر تونل‌های برفی و کرسی‌های زغالی | روزگاری که تا بام خانه‌ها برف می‌بارید
عبدالله درویش پژوهشگر محله کن

حفر تونل و ارتباط با همسایه‌ها از پشت‌بام

عبدالله درویش که زاده روستای کوهپایه‌ای کن در غرب تهران است در مورد سرما و برف‌های دهه ۴۰ و ۵۰ تهران می‌گوید: «ما همیشه زمستان‌های سختی را تجربه می‌کردیم. هر سال برف سنگینی می‌آمد به‌طوری‌که راه کوچه‌ها و خیابان‌ها در محله‌ها بسته می‌شد؛ اما زمستان سال ۵۱ چیز دیگری بود. اواسط بهمن‌ماه بود که سه شبانه‌روز برف بارید و قطع نشد. روزی دو بار همراه پدر مجبور بودیم به پشت‌بام برویم و برف‌ها را پارو کنیم تا سقف روی سرمان خراب نشود. بعد از سه روز آن‌قدر برف توی حیاط ریخته بودیم که نیازی به نردبان برای رسیدن به پشت‌بام نداشتیم.»

او ادامه می‌دهد: «مشکل اصلی خیابان‌ها هم ریختن برف از پشت‌بام بود. خاطر هست که برای رسیدن به خیابان تونلی از کوچه‌مان کنده بودیم. البته برای رفت‌وآمد به خانه همسایه‌ها نزدیک‌تر از پشت‌بام‌ها رفت‌وآمد می‌کردیم. یادم می‌اید که برف تا چند ماه بر زمین ‌مانده بود و مشکلات زیادی برای مردم درست شد تا جایی که وقتی منقل کرسی خاموش می‌شد، مجبور بودیم برای گرفتن هیزم و خاک زغال به خانه همسایه‌ها برویم.»

یادش بخیر تونل‌های برفی و کرسی‌های زغالی | روزگاری که تا بام خانه‌ها برف می‌بارید
کوچه باغ روستای کن
​​​​​​

آمادگی مردم برای عبور از زمستان‌های سخت

فتحعلی از ساکنان قدیمی روستای کیگا نیز خاطرات فراوانی از بارش‌های زمستانی در خاطر دارد: «از زمان کودکی به یاد دارم و البته پدر و پدربزرگ‌هایمان هم تعریف می‌کردند زمستان در روستاهای غرب تهران به‌خصوص کن، سولقان، سنگان، کیگا و امامزاده داوود (َع) با بارش‌های سنگین همراه بود. برای همین مردم بعد از برداشت محصولات تابستانی و با ورود به پاییز خودشان را برای زمستان‌های سخت آماده می‌کردند. انبارها را از آذوقه پر و برای کرسی هم زغال آماده می‌کردند.»

او ادامه می‌دهد: «آنچه امروز در زندگی ما وجود دارد حتی در رؤیاهای مردم نیز وجود نداشت. نه گاز بود، نه بخاری و نه وسایل گرمایشی متنوع امروز. تنها وسیله گرمایشی زمستان کرسی‌هایی بودند که با منقل زغالی گرم می‌شدند و زغال‌ها باید از چند ماه قبل آماده می‌شد.»

اندر مصائب کرسی زغالی

یادش بخیر تونل‌های برفی و کرسی‌های زغالی | روزگاری که تا بام خانه‌ها برف می‌بارید

آماده کردن کرسی‌ به‌عنوان تنها وسیله گرمایشی برای عبور از زمستان مردم روستایی آدابی داشت. عبدالله درویش در این‌ باره می‌گوید: «منقل کرسی‌ها باید پر از خاکستر می‌بود. گرمای زیر کرسی هم از گلوله‌های زغالی تأمین می‌شد که زیر خاکستر پنهان می‌شد. این کار باعث می‌شد هم زغال‌ها گاز کمتری تولید کنند و هم روند سوختن آن‌ها کندتر شود. ضمن اینکه از آتش‌سوزی نیز جلوگیری می‌کرد. کرسی که سرد می‌شد با کفگیر خاکسترها را کمی کنار می‌زدند تا آتش خودش را بیشتر نشان دهد. اگر زغال در حال تمام شدن بود با گلوله زغالی جدید را جایگزین می‌کردند.»

درویش ادامه می‌دهد: «حیواناتی مانند گربه‌ها همیشه در زمستان‌های سخت به انبارها و خاکه‌زغال‌هایی که در انبار نگهداری می‌شد پناه می‌بردند و گاهی فضولاتشان لای خاک زغال‌ها باقی می‌ماند. یکی از بدترین اتفاقات این بود که این فضولات به منقل‌ها راه می‌یافت و آتش می‌گرفت که بوی بد آن‌ همه را از زیر کرسی فراری می‌داد. برای همین یک نفر باید منقل را به بیرون منتقل کرده و فضولات گربه را که دود می‌کرد با انبر بیرون می‌انداخت که تجربه مشترک بسیاری از اهالی قدیمی بود.»

کد خبر 742855

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha